فیلم| دختر فلسطینی برای غلبه بر ترس بمباران غزه آواز میخواند!
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۷۱۹۰۳
آفتابنیوز :
جواهر الاقرع هنرمند جوان فلسطینی میگوید که موسیقی را به عنوان نفس کشیدن در زندگی روزمره خود در نوار محاصره شده غزه یافته است.
این دختر ۲۸ ساله امروز در اردوگاه دیرالبلح، جایی که پناه گرفته است، تأیید میکند که برای غلبه بر ترس و صداهای بمباران اسرائیل آواز میخواند.
در سال ۲۰۲۲، خبرگزاری فرانسه با این معلم زبان انگلیسی در یک مدرسه موسیقی در غزه به عنوان بخشی از پروژهای برای جوانان در خاورمیانه ملاقات کرد و حالا امروز خبرگزاری فرانسه با جواهر در اوج جنگ بین اسرائیل و حماس در خانه برادرش در اردوگاه دیرالبلح دیدار و گفتگو کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جواهر گفت: گاهی سعی میکنم با آواز بر صدای بمباران غلبه کنم، اما وقتی بمباران شدت میگیرد، مدتی میایستم و شهادتین میخوانم و پس از آن به آواز خواندن ادامه میدهم.
وی افزود: صحنههایی که میبینم من را پر از خشم میکند و فقط میتوانم برای بیان احساسات خود و همه کسانی که عزیزان و خانههایشان را از دست دادهاند آواز بخوانم و تاکید کرد که آرامش روحی من از موسیقی و آواز سرچشمه میگیرد.
بر اساس آنچه وزارت بهداشت حماس روز چهارشنبه اعلام کرد، در نتیجه بمباران مستمر اسرائیل از زمان آغاز جنگ در ۷ اکتبر، تعداد شهدای نوار غزه به ۶۵۴۶ نفر رسید که شامل ۲۷۰۴ کودک میشود.
جواهر الاقرع که سه دوستش روز قبل در حملات اسرائیل کشته شدند، گفت: این جنگ را نمیتوان با کلمات توصیف کرد. حتی نمیتوان آن را با آنچه قبل از آن بود مقایسه کرد.
وی در میان برادرزاده هایش سعی میکند با نواختن ویولن و آهنگی به زبان انگلیسی که توسط دوستانش ساخته شده است، آنها را آرام کند و حواسشان را از بمباران دور کند.
این آهنگ میگوید: غزه سربلند باش و از هر محاصرهای سرپیچی کن، ما تسلیم نمیشویم، زانو نمیزنیم، نه به ذلت، نه به ذلت، من شکست ناپذیرم، من شکسته نمیشوم، من متولد شدم. من یک فلسطینی هستم.
جواهر که برای شهدای غزه لباس مشکی پوشیده بود، توضیح داد که بمباران چیزی از عزم و اراده من کم نکرد، بلکه آن را میلیونها برابر کرد و خاطرنشان کرد: وقتی صدای موشک را میشنویم، ما نگاه میکنیم و میگوییم: نوبت ماست!
خواننده جوان فلسطینی گفت که من از پنج جنگ جان سالم به در بردم، اما در این جنگ احساس میکنم که وقت مرگم فرارسیده است. وی افزود: اگر زنده بمانم معجزه خواهد بود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیمنبع: فرارو
منبع: آفتاب
کلیدواژه: دختر فلسطینی بمباران غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۷۱۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از جهان نیوز، بعد از ظهر پنج شنبه بود سر و کله ی آقا مهدی پیدا شد. پایگاه ما در نوار مرزی سردشت بود و مهدی آمد تا از نزدیک، پیشرفت کارها و مسائل مربوط به شناسایی را بررسی کند.
بعد از جلسه، وقت نماز شد. آن شب خود مهدی اذان گفت و نماز جماعت را اقامه کردیم.
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
مهدی با سوز عجیبی دعا می خواند. تمام کسانی که آن شب در جلسه بودند، طعم شیرین آن دعای کمیل را از یاد نخواهند برد. مهدی دعا را در شرایطی خواند که ما زیر پای دشمن قرار داشتیم و از همه طرف مورد تهدید بودیم.
او به حدی گریه کرد که از خود بی خود شده بود. قسمتی از دعا را هم جواد دل آذر خواند.
این دو نفر چنان شوری به پا کرده بودند که همه ضجه می زدند. دعا که تمام شد، مهدی از سنگر بیرون آمد، نگاهی به آسمان انداخت و زیر لب چیزهایی زمزمه کرد. دو روز بعد خبر شهادتش آمد.
برگرفته از کتاب «برف تا برف» مجموعه خاطراتی از شهید مهدی شیخ زین الدین
راوی: عبدالرزاق شیخ زین الدین پدر شهید